شرایط و ویژگیهای ولی فقیه
۱) علم ( فقاهت در دین ) :
یکی از شرایط ولی فقیه این است که بتواند مسائل و احکام اسلامی را از منابع آن ( کتاب - سنت-عقل و اجماع ) با بکار بردن معیارها و روشهای تخصصی - استنباط نماید و در شناخت اسلام پیرو و مقلد دیگران نباشد به تعبیر دیگر مجتهد فقیه و صاحب نظر در مسائل اسلامی باشد.
هر عقل سلیمی حکم می کند که عالم بر جاهل مقدم است به خصوص در نظامی که بر مبنای ارزشها و اصول مکتبی و اسلامی بنا شده باشد و ملتی اراده کرده است حکومتی با عقیده و مکتب خود داشته باشد شخصی که می خواهد اداره امور این جامعه مکتبی را عهده دار باشد باید از بینش وسیع و عام کافی نسبت به احکام قوانین مقرارات و اصول آن مکتب بر خوردار باشد و این موضوع از بدیهیات عقلی است.
حضرت علی ع می فرماید: « ایهاالناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم با مر الله فیه » ( نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه ۱۷۲ص۵۵۸ ) ای مردم ! سزاوارترین مردم به امر خلافت توانا ترین آنان به آن و دانا ترین آنها نسبت به دستورات خداوند در امور مربوط به حکومت است.
امام صادق ع نیز به مردم دستور می دهدکه کسی را حاکم و متصدی امور جامعه قرار دهند که دارای این ویژگی ها باشد :...
الف ) احادیث ما را روایت کند : یعنی به منابع فقه اسلامی که از مهم ترین آنها آیات قران کریم و احادیث ائمه است آگاه باشد.
ب ) اهل نظر و رای در حلال و حرام باشد : یعنی قوه استنباط احکام شرعی را داشته باشد.
ج ) عارف به احکام باشد: یعنی آگاهی ( و احاطه ) کامل به احکام اسلامی از دید اهل بیت داشته باشد. ( اصول کافی ج۱ص۵۴).
ویژگیهایی که در سخن آنحضرت ذکر شد همان فقاهت در دین است و کسی که واجد این ویژگیهاست از او به مجتهد و فقیه تعبیر می شود.
۲) عدالت و تقوا :
عدالت ملکه ای نفسانی است که شخص عادل را از ارتکاب گناهان کبیره و اصرار بر گناهان صغیره باز می دارد و نیز مانع ارتکاب اعمالی می شود که از نظر عرف بر بی تفاوتی و بی مبالاتی ( خلاف مروت ) دلالت می کند.
از نظر عقل سلیم سپردن امور مسلمانان بدست شخصی که توانایی پرهیز از گناه و ستم را ندارد و ممکن است به کار های زشت و ناپسنددست بزند محکوم و مردود است. از طرف دیگر یکی از وظایف مهم حاکم اسلامی گسترش عدالت در جامعه است و اگر خود او فاقد عدالت باشد از نظر عقلی محال است بتواند این وظیفه خطیر را انجام دهد زیرا فاقد کمال نمی تواند کمال آفرین باشد. قران کریم می فرماید: « و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین » ( بقره : ۱۲۴) هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایشات بر آمد . خداوند به او فرمود : من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم . ابراهیم عرض کرد : از دودمان من ( نیز امامانی قرار بده ! ) خداوند فرمود : پیمان من به ستمکاران نمی رسد( و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شایسته مقام امامت و رهبری هستند).
کمترین استفاده ای که از این آیه می شود این است که امامت و رهبری به فرد ظالم نمی رسد و فقط افراد عادل - وارسته و با تقوا می توانند عهده دار آن باشند.
از دیگر شرایط ولی فقیه داشتن تقوا است. حاکمی که در راس این جامعه قرار می گیرد باید آراسته به اخلاق اسلامی و متقی باشد چرا که در این جامعه قرار می گیرد باید آراسته به اخلاق اسلامی و متقی باشد چرا که در این صورت اشخاص با اخلاص و مدیران متقی را در راس امور و ارگانها قرار داده جامعه را بسوی اخلاق و معنویت سوق می دهد. تاثیری که دولتمردان بویژه شخص رهبر و حاکم اسلامی بر روی اخلاق مردم دارد بیش از هر کس دیگری است تا آنجا که رسول گرامی اسلام ص می فرماید : « الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم » ( مردم به رهبرانشان شبیه ترند تا به پدرانشان ) .
۳ ) حسن تدبیر و مدیریت :
از دیگر شرایط و صفات ولی فقیه بر خورداری از تدبیر - عاقبت اندیشی و آینده نگری است. اگر فقیهی که حاکم جامعه اسلامی است از تدبیر بر خوردار نباشد و نتواند در زمینه های مختلف برنامه ریزی کند - طرح بدهد و عاقبت اندیشی و آینده نگری نماید از عهده رهبری بر نخواهد آمد و کشتی جامعه را در گرداب حوادث و طوفانها غرق خواهد نمود.
بدیهی است که لازمه تدبیر و دور اندیشی داشتن بینش صحیح سیاسی و اجتماعی است تا حوادث و رویدادهای داخل امت اسلام و نیز جهانی را به خوبی تحلیل نمایدو با ترفند های مختلف دشمنان اسلام و سیاستها و اصول حاکم بر روابط پیچیده بین المللی بر خوردی مناسب داشته باشد. امام جعفر صادق ع می فرماید : ( اصول کافی ج ۷۸ ص ۴۶ تهران )کسی که به زمانه خویش آگاهی دارد اشتباهات بر او هجوم نمی آورد.
از جمله شرایط ولایت فقیه اینست که مدیری توانا و مقتدر باشد و توانیی و قدرت کافی اعم از توانایی های جسمی - روحی- قوت و اراده و قاطعیت در تصمیم گیری و ... را جهت اداره امور جامعه داشته باشد.
۴) شجاعت و قاطعیت :
ولی فقیه باید شخصی شجاع و نترس باشد و جز خداوند از هیچ قدرت دیگری هراسی بدل راه ندهد و مرعوب قدرتهای پوشالی استکبار نگردد تا بتواند با هر دولتی که به صلاح امت اسلامی است رابطه بر قرار نماید و یا قطع رابطه کند و در صورت حمله به کشور اسلامی شجاعانه در مقابل مهاجم بایستد و از اسلام و سرزمین اسلامی دفاع کند. حاکم شجاع و نترس می تواند استعدادهای درونی جامعه را شکوفا نماید و کشور و جامعه ای مقتدر و مستقل از سیاستهای بیگانگان بسازد.
از دیگر ویژگیهای ولی فقیه قاطعیت در اجرای احکام و فرامین الهی است . ولی فقیه هر گاه تکلیف را تشخیص داد و امری را به مصلحت نظام اسلامی دانست باید برای انجام آن تصمیم جدی بگیرد و بر اجرای آن پافشاری نماید و هیاهوی دوستان بز دل و تهدید و تطمیع دشمنان مغرض در تصمیم او خللی ایجاد ننماید. اگر رهبر جامعه اسلامی دارای قاطعیت و ثبات نظر نباشد بی توجهی و لا قیدی ها در جامعه رسوخ می کند و اجرای احکام اسلامی به تعطیلی کشانده خواهد شد. فساد های آشکار و پنهان جامعه اسلامی را استحاله و اطاعت پذیری مردم از رهبری را دچار شک و تردید خواهد نمود.
۵ ) پاک و منزه بودن از صفات نا پسند :
ولی فقیه باید از صفات رذیله ای همچون بخل- حسد- خشونت - طمع و سازشکاری پاک و منزه باشد زیرا این صفات پیامدهای منفی و سوئی در پی دارد که در کلام گهر بار علی ع به آنها اشاره شده است :
... جایز نیست برای کسی که حاکم بر ناموس و جان و مال مردم است و اموال عمومی و پیشوایی - ولایت و حکومت بر مردم را در دست دارد « بخیل » باشد که در آن صورت به اموال آنان چشم طمع می دوزد و نه « نا آگاه و جاهل » که با نادانی خود آنها را به گمراهی سوق دهد و نه « جفا کار و ستمگر » که با ستم خود با آنان قطع رابطه نماید و نه « ترسنده از تغییر ایام » که در آن صورت عده ای را بخود نزدیک و عده ای دیگر را طرد نماید. و نه « رشوه خواردر قضاوت » که حقوق را پایمال و حکم شرع را بیان ننماید و نه « تعطیل کننده سنت » باشد که امت را بسوی هلاکت بکشاند. (نهج البلاغه فیض الاسلام خطبع ۱۳۱ص۴۰۷)
منبع:
http://www.lailatolgadr.net/