یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند. 

آنان که در جبهه،صف می شکنند و شکاف بر پیکر کفر می افکنند، پیش از آن ، ازهزاران مانع میگذرند، ازهزاران پر چین عبور می کنند، رشته هزاران علقه می گسلند، و شیشه عمر هزاران آرزو می شکنند، تا خط شکستن را می توانند و نیل به آغوش معشوق را بار می یابند، انتخابی سترگ می طلبد چنان گسستنی و چنین پیوستنی، چنان فصل کردنی و چنین وصل کردنی.
که بی شک کار هر کس نیست و از میان نخبگان نیز خدا، انتخاب
مجدد می کند. اینان به یقین در عرش مشهورترند تا فرش، در آسمان شهره ترند تا زمین و در میان ملائکة الله محبوب تر و پرآوازه ترند تا در میان خلق الله.
لیکن کسانی هستند که شاید فقط خدا قدرشان را بشناسد، ارزششان را بداند و منزلتشان را رقم بزند.

اینان همانهایند که در روز هفتاد بار شهید می شوند اگر که زنده بمانند.
آنکه مجروحین را از معرکه در می برد و به درمانگاه خط دوم میرساند، کارش رانندگی است ولی تو گویی که با هر بار رفتن و آمدنش بربال ملائک عروج میکند و آسمانی را در می نوردد. برای او هم چون دیگران شهادت مطلوب است، محبوب است ونهایت آرزوست و اصلا به همین عشق آمده است...

شادی روح شهدا صلوات